سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سروسامان


کلیپ میکس شده ازسخنان امام خامنه ای در مورد فرهنگ ایرانی و دل نباختن به فرهنگ غرب
دریافت فایل صوتی
مستقیم
حجم:2،973مگابایت
سلامتی آقا امام زمان(عج)وامام خامنه ای صلوات


[ پنج شنبه 90/5/13 ] [ 6:10 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

روز سوم: «روزه، ابزار تزکیه»

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif
  خداى متعال بشر را طورى آفریده است که به تربیت احتیاج دارد. هم از بیرون باید او را تربیت کنند، هم از درون خودش باید خودش را تربیت کند. در مقوله مسائل معنوى، این تربیت، یکى تربیت فکر و قواى عقلانى اوست که محلّ این تربیت، تعلیم است و یکى تربیت نفس و قواى روحى و قوه غضبیه و شهویه اوست که نام این تربیت، تزکیه است.

اگر انسان تعلیم درست و تزکیه درست شود، همان مادّه مستعدّى است که در کارخانه مناسبى شکل مطلوب خود را پیدا کرده و به کمال رسیده است. هم در این نشئه وجود او منشأ برکت و خیر و مایه آبادى جهان و آبادى دل‌هاى انسان‌هاست، هم وقتى وارد نشئه دیگر شد و به عالم آخرت قدم گذارد، سرنوشت او همان سرنوشتى است که همه انسان‌ها از اوّل تا امروز مشتاق آن بوده‌اند؛ یعنى نجات، زندگى ابدى سعادتمندانه و بهشت. لذا انبیا از اوّل تا نبّىِ‌مکرّم خاتم صلّى‌اللَّه‌علیه وآله سلّم، هدف خود را تعلیم و تزکیه معین کرده‌اند: «یزکّیهم و یعلّمهم‌الکتاب و الحکمة». انسان‌ها را هم تربیت عقلانى و فکرى مى‌کنند و هم تربیت روحى.

تمام عبادات و تکالیف شرعى‌اى که من و شما را امر کرده‌اند تا انجام دهیم، در حقیقت ابزارهاى همین تزکیه یا همین تربیت است؛ براى این است که ما کامل شویم؛ ورزش است. همچنان که اگر ورزش نکنید، جسم شما ناتوان، بى‌قدرت و آسیب‌پذیر خواهد شد و اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایى، به توانایى، به بروز قدرت‌ها و استعدادهاى گوناگون برسانید، باید ورزش کنید. نماز، ورزش است؛ روزه، ورزش است؛ انفاق، ورزش است؛ اجتناب از گناهان، ورزش است؛ دروغ نگفتن، ورزش است؛ خیرخواهى براى انسان‌ها، ورزش است. با این ورزش‌ها، روح زیبا و قوى و کامل مى‌شود. اگر این ورزش‌ها انجام نگیرد، ممکن است به ظاهر خیلى پسندیده به نظر بیاییم؛ اما باطنمان یک باطن ناقص و نحیف و حقیر و آسیب‌پذیر خواهد بود. روزه، یکى از این ورزش‌هاست.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  کیمیای نیّت
روزه فقط این نیست که انسان نخورد و نیاشامد. این نخوردن و نیاشامیدن، باید از روى نیت باشد، والاّ اگر شما یک روز به‌خاطر گرفتارى و یا اشتغال به کار، دوازده ساعت، پانزده ساعت فرصت نکنید چیزى بخورید، هیچ ثوابى به شما نخواهند داد. اما همین امساک را وقتى با نیت انجام دادید -«اجعلنا ممّن نوى فعمل»؛ نیت کند و به دنبال آن، عمل انجام دهد- این همان گوهر درخشانى مى‌شود که به شما ارزش مى‌بخشد و روحتان را قیمتى مى‌کند.

شرط روزه، نیت است. نیت یعنى چه؟ یعنى این عمل را، این حرکت را، این امساک و تمرین را جهت دادن براى خدا، در راه خدا، به‌خاطر انجام دستور الهى. این است که به هر کارى ارزش مى‌بخشد. لذا در دعاى شب اوّل ماه مبارک مى‌خوانید که: «اللّهم اجعلنا ممن نوى فعمل ولا تجعلنا ممن شقى فکسل». کسالت، بى‌رغبتى و بى‌نشاطى براى کار -چه کار معنوى و چه کار مادّى- شقاوت است.

روزه، یکى از بهترین کارهاست. با این که به ظاهر اقدام نکردن است؛ اما در باطن اقدام است، عمل است، کار مثبت است. چون شما نیت این کار را دارید؛ لذا از هنگامى که وارد صحنه روزه‌دارى مى‌شوید -یعنى از بعد از لحظه طلوع فجر- تا آخر روز به‌طور دائم به‌خاطر این نیت، در حال عبادتید. اگر هم بخوابید، عبادت مى‌کنید. همین‌طور راه بروید، عبادت مى‌کنید. این که از قول نبّى‌اکرم علیه‌و على‌آله‌الصّلاة والسّلام نقل شده است که فرمود: «أنفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عبادة»؛ خوابیدن و نفس کشیدن شما عبادت است، خواب چطور عبادت مى‌شود؟ نفس کشیدن چطور «سبحان‌اللَّه» گفتن مى‌شود؟ این به‌خاطر آن است که شما بى‌کار هم که باشید، هیچ اقدامى هم که نکنید، چون با این نیت وارد این وادى شده‌اید، یکسره در حال عبادتید.

در روایت دیگر مى‌فرماید: «نوم ‌الصّائم عبادة و صمته تسبیح»؛ سکوت هم که مى‌کنید، مثل این است که «سبحان‌اللَّه» مى‌گویید. و «عمله متقبّل و دعائه مستجاب»؛ عمل شما مقبول و دعایتان مستجاب است. سکوت شما عبادت است، نفس کشیدن شما عبادت است، خوابیدن شما عبادت است. چرا؟ چون شما این امساک و این دست کشیدن از بخشى از لذّات جسمانى را براى خدا در یک مدّت سى روزه -ماه رمضان- تجربه مى‌کنید.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif 
افساری برای نفس
همه این عبادت و دیگر عبادات، برگرد این محور مى‌گردد که انسان با مشتهیات نفسانى و با لذایذى که انسان را به پستى مى‌کشانند و برده مى‌کنند، مبارزه کند. افسارگسیخته کردن نفس انسانى، هنر نیست. هرچه در توان دارى لذّت ببرى، براى انسان کمال نیست؛ این از مقوله حیوانیت است. انسان هم یک جنبه حیوانى دارد؛ تقویت جنبه حیوانى است. البته جنبه حیوانى هم جزو ماست و نخواستند که ما آن را نداشته باشیم. خوردن، آشامیدن، استراحت کردن، لذّت مباح بردن، جزو وجود ماست؛ اشکال هم ندارد و کسى آن‌ها را منع هم نکرده است. آنچه ممنوع است، این است که انسان در این جنبه غرق شود. مادّی‌گرى، انسان را به غرق شدن در این جنبه مى‌کشاند. ادیان و روش‌هاى عقلانى عالم -که روش الهى، مبتنى بر پایه‌هاى عقلانى است- جلوِ انسان را مى‌گیرد، تا در این سراشیب لذّت‌برى از لذایذ و مشتهیات زندگى، اختیار خود را از دست ندهد و فرو نغلتد. هر دعوتى که انسان را به لجام‌گسیختگى در لذّات بکشاند، دعوت به آتش و دعوت به بدبختى و هلاکت است. به‌طور کلّى ، دعوت انبیا، دعوت حکما، دعوت‌هاى الهى، در جهت کفّ‌نفس از این لذایذ است؛ که روزه هم از این قبیل است. به همین خاطر است که در روایات ما، ماه رمضان یک صحنه مناسب شمرده شده است؛ براى این که انسان در این ماه تمرین کند و مجموعه گناهان را ترک گوید.

یک روایت از امام صادق علیه‌الصّلاة والسّلام است که خطاب به «محمّدبن مسلم» مى‌فرماید: «یا محمّد! إذا صمت فلیصم سمعک و بصرک و لسانک و لحمک و دمک و جلدک و شعرک و بشرک». امام صادق به این یار و شاگرد نزدیک خودشان مى‌فرمایند که وقتى روزه مى‌گیرى، باید شنوایى تو روزه‌گیر باشد، بینایى تو روزه بگیرد، زبان تو روزه بگیرد، گوشت و خون و پوست و موى و بشره تو روزه‌دار باشد؛ دروغ نگویى، انسان‌هاى مؤمن را دچار بلا نکنى، دل‌هاى ساده را اغوا نکنى، براى برادران مسلمان و جامعه اسلامى توطئه درست نکنى، بدخواهى نکنى، بددلى نکنى، تهمت نزنى، کم‌فروشى نکنى، امانتدارى کنى. انسانى که در ماه رمضان با کفِ‌نفس خود، از خوردن و آشامیدن و مشتهیات نفسانى و جنسى روزه مى‌گیرد، باید زبان خود، چشم خود، گوش خود و همه اعضا و جوارح خود را روزه‌دار بداند و خود را در محضر خداى متعال و دورى گزیده از گناهان بینگارد. دنباله روایت مى‌فرماید: «و لایکون یوم صومک کیوم فطرک»؛ روز روزه تو، مثل روز فطر تو نباشد؛ مثل روزهاى عادّى باشد. روز ماه رمضان هم همان‌گونه رفتار کنى که در روزهاى عادّى رفتار کردى. باید به تربیت نفس توجّه کنى و این فرصت را مغتنم بشمارى.

در یک روایتى دیگر مى‌فرماید: «صوم النّفس امساک الحواس الخمس عن سائر المأثم». از امیرالمؤمنین علیه الصّلاة والسّلام نقل شده است که روزه نفس، غیر از روزه جسم و روزه شکم است. روزه نفس انسان این است که همه حواس پنجگانه او از گناهان امساک کنند. «و خلوّ القلب من جمیع اسباب الشّر»؛ دل از همه موجبات و اسباب شرّ و فساد خالى شود. با خداى متعال و با بندگان خدا، دل را صاف و بى‌غلّ و غش کنیم. در این جهت، روایات زیادى هست.

برادران و خواهران عزیز! از این فرصت استفاده کنیم. ماه رمضان یک فرصت بسیار مغتنم است، براى این‌که خودمان را به خدا نزدیک کنیم، به کمال نزدیک کنیم، از مفاسد دور کنیم، از گناهان پاک کنیم. این دعاهایى که در این ماه هست، این استغفارى که در این ماه مستحب است، همه فرصت است؛ مبادا این فرصت‌ها از دست برود. این ماه رمضان به‌زودى تمام خواهد شد. اگر تا ماه رمضان دیگر زنده بمانید، آن هم مثل برق و باد خواهد گذشت. این فرصت‌هاى ذى‌قیمت از دست خواهد رفت؛ از هر روز و ساعتش باید استفاده کنید.
خطبه‌هاى اولین نماز جمعه ماه مبارک رمضان‌‌؛ 12/10/76

 


[ پنج شنبه 90/5/13 ] [ 6:5 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

سرکرده گروهک تروریستی پژاک در آخرین مصاحبه خود با یک شبکه ضدانقلاب اذعان کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به سختی به این گروهک آسیب زده است.

"رحمان حاجی احمدی" که خود در آلمان ساکن است، درباره عملیات اخیر سپاه پاسداران اذعان داشت: بیشترین ضربات در روزهای اول و دوم به ما وارد شد. زیرا ما تصور می کردیم بیستم ماه حمله شروع می شود. اما آنها شانزدهم این کار را کردند.

وی افزود: اگر به یاد داشته باشید چند ماه قبل کنفرانسی تحت عنوان مبارزه با تروریسم در تهران برگزار شد و کشورهای اطراف نیز همگی در آن شرکت کردند. در همانجا سعی شد برنامه جامعی تدوین شود. این برنامه ریزی انجام شد. پژاک یکی از اهداف آن بود.

وی همچنین موضوع مذاکره را دوباره مطرح کرد و ادعا کرد: این مسئله با جنگ حل نمی شود. اگر ده سال دیگر نیز با یکدیگر بجنگیم، در نهایت مجبور می شویم از راه دیالوگ، راه حلی مسالمت آمیز برای آن بیابیم.

حاجی احمدی در بخش دیگری از سخنانش درباره حملات تروریستی گروهک متبوعش گفت: اقداماتی که پژاک انجام داده است همگی در داخل شرق کردستان (کردستان ایران) انجام شده اند.

بر اساس این گزارش، وی باز هم به تهدیدات پوشالی روی آورد و گفت: اگر کارد به استخوان برسد، ممکن است در عمق ایران عملیات تلافی جویانه انجام دهیم.

سرکرده پژاک باز هم در پایان بر شوک وارد شده به این گروهک از سوی سپاه پاسداران اذعان کرد.


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 7:35 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

در اولین روز ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن، محفل انس با قرآن کریم، عصر امروز(سه‌شنبه) در حضور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این محفل نورانی و سرشار از نشاط و طراوت معنوی، قاریان، حافظان و اساتید قرآن،  آیات آسمانی قرائت کردند و گروههای جمع خوانی در فضیلت رمضان کریم، به مدح و ثنای پروردگار پرداختند.
حضرت آیت الله خامنه ای در این دیدار، «حفظ قرآن، انس با تفاسیر و تدبر در آیات الهی» را موجب شکوفایی قرآنی کشور خواندند و با اشاره به زمینه های مساعد و شوق قرآنی جاری در جامعه ابراز امیدواری کردند: حرکت قرآنی در کشور به گونه ای گسترش و استمرار یابد که ملت ایران با برخورداری از حداقل 10 میلیون حافظ قرآن به ملتی پولادین تبدیل شود.
ایشان جوانان اهل تلاوت قرآن را صفوف مقدم حرکت عمومی جامعه به سمت «شکوفایی قرآنی» دانستند و افزودند: اگر در کشور، ده - پانزده میلیون نفر با معارف قرآنی عمیقاً آشنا باشند و درسها و انذارها و بشارتهای قرآن را در فکر و قلب و عمل خود، زنده سازند، ساخت قرآنی جامعه حاصل خواهد شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی قرآن را تأمین کننده همه نیازهای بشر و راهنمای سعادت دنیوی و اخروی ملتها برشمردند و خاطرنشان کردند: ضعفها، عقب ماندگی ها و مشکلات امت اسلامی، تنها در پناه آشنایی و عمل به قرآن جبران خواهد شد.
ایشان حاکمیت طاغوتها در جهان اسلام را موجب به تاراج رفتن منابع و منافع اقتصادی و بی هویتی فرهنگی ملتهای مسلمان دانستند و تأکید کردند: قرآن، مایه اعتلای مادی و معنوی ملتهاست و ملت ایران نمونه روشنی از این واقعیت تاریخی است.
رهبر انقلاب اسلامی، استعداد جوشان و متراکم ملت ایران را گنجینه ای بزرگ دانستند که حکومت طاغوتها در دوران پهلوی و قاجار مانع بروز و شکوفایی آن شده بود.
ایشان افزودند: این همه جوان فعال و پرنشاط و علاقه مند به پیشرفت که هر روز برای ایران افتخارآفرینی و عزت آفرینی می کنند و برای ملت نام نیک به همراه می آورند جلوه ای از  استعداد سرنوشت سازی هستند که در پرتو حرکت ملت ایران به سوی قرآن، از سلطه طاغوتها رها شد و کشور را به سمت پیشرفت و تعالی سوق داد.
حضرت آیت الله خامنه ای انقلاب اسلامی را قدمی به سمت قرآن کریم دانستند و تأکید کردند: ملت ایران امروز به برکت همین حرکت، جزو زنده ترین و قدرتمندترین ملتهای جهان است و خداوند به برکت تمسک به قرآن، به او عزت و بصیرت و قدرت داده است.
ایشان، با ابراز خرسندی از رواج شعارها و خواستهای اسلامی در میان ملتهای مختلف مسلمان، این مسئله را مایه تحرک و طراوت امت اسلامی دانستند و افزودند: به فضل پروردگار، و براساس خاصیت معارف قرآنی، امروز هرجا حرف و شعار «اسلامی و قرآنی»، رونق و نفوذ و کارایی بیشتری دارد، تأثیرپذیری حرکت آن ملت از دشمنان و منافقان و مزوران کمتر است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان ابراز امیدواری کردند حرکت قرآنی جاری در کشور روز به روز افزایش یابدو در پرتو آن آشنایی با معارف قرآنی عمیق تر گردد.
در پایان این محفل نورانی 4 ساعته نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه خود را همراه با ایشان افطار کردند.

 


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 7:4 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

روز دوم: «فصل خودسازی»

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  مثل ماده خام...
ما همان ماده خام هستیم که‌ اگر روى خودمان کار کردیم و توانستیم این ماده خام رابه شکل‌هاى برتر تبدیل کنیم، آن کار لازم در زندگى را انجام داده‌ایم. هدفِ حیات همین است. واى به حال کسانى که روى خودشان از لحاظ علم و عمل کارى نکنند و همان‌طور که وارد دنیا شدند، به اضافه پوسیدگی‌ها و ضایعات و خرابی‌ها و فسادها که در طول زندگى براى انسان پیش مى‌آید، از این دنیا بروند. مؤمن باید به‌طور دائم روى خودش کار کند؛ به‌طور دائم. نه این‌که خیال کنید «به‌طور دائم» زیادى است یا نمى‌شود؛ نه. هم مى‌شود، هم زیادى نیست. اگر کسى مراقب خود باشد؛ مواظب باشد کارهاى ممنوع و کارهایى را که خلاف است انجام ندهد و راه خدا را با جدیت بپیماید، موفّق مى‌شود. این، همان خودسازى دائمى است و برنامه اسلام، متناسب با همین خودسازىِ به‌طور دائم است. این نماز پنجگانه -پنج وقت نماز خواندن- ذکر گفتن؛ «ایاک‌نعبدوایاک‌نستعین» را تکرار کردن؛ رکوع کردن؛ به خاک افتادن و خداى متعال را تسبیح و تحمید و تهلیل کردن براى چیست؟ براى این است که انسان به‌طور دائم مشغول خودسازى باشد. منتها گرفتاری‌ها زیاد است و همه گرفتاریم. گرفتارى زندگى؛ گرفتارى معاش؛ گرفتارى امور شخصى؛ گرفتارى اهل و اولاد و انواع گرفتاری‌ها مانع مى‌شود که ما به خودمان، آنچنان که شایسته است، برسیم. لذا یک ماه رمضان را که خداى متعال قرار داده است، فرصت مغتنمى است. این ماه را از دست ندهید. مقصودم این است که اگر نمى توانیم به‌طور دائم در حال مراقبت و ساخت‌وساز خودمان باشیم، اقلاًّ ماه رمضان را مغتنم بشماریم.

شرایط هم در ماه رمضان آماده است. یکى از بزرگترین شرایط، همین روزه‌اى است که شما مى‌گیرید. این، یکى از بزرگترین توفیقات الهى است. توفیق یعنى چه؟ توفیق یعنى این‌که خداى متعال چیزى را براى انسان، مناسب بیاورد. با واجب کردن روزه، خداى متعال زمینه مناسبى را براى من و شما به‌وجود آورده است که قدرى در این ماه به خودمان برسیم. روزه، نعمت بزرگى است. شکم خالى است و مبارزه با نفس، تا حدودى در اثناى روز، از جهات مختلف وجود دارد: هرچه را دوست دارید، نمى‌خورید و نمى‌آشامید و بسیارى از مشتهیات نفسانى را براى خودتان به مدت چند ساعت ممنوع مى‌کنید. این، یک مبارزه با نفس است؛ مبارزه با هواست و مبارزه با هوی، در رأس تمام کارهاى نیک و خودسازی‌ها قرار دارد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  طبیب خود باش!
ماه رمضان زمینه بسیار خوبى است و خداى متعال این فرصت را به من و شما داده که در این ماه، چنین امکانى را براى خودسازى پیدا کنیم. علاوه براین‌که ساعات این ماه بسیار با برکت است و خداى متعال، از لحاظ طبیعى این لحظات و ساعات را این‌گونه قرار داده است، ساعات بسیار مغتنمى هم هست. یک رکعت نماز شما؛ یک کلمه ذکر «سبحان اللَّه» شما؛ مختصر صدقه دادن شما و یک صله رحم کوچکى که در این ماه بکنید، مزیتى چند برابر بیشتر از همین امور، وقتى در غیر ماه رمضان انجام مى‌شود، دارد. این، فرصت بسیار خوبى است. زمینه خوبى است که انسان در این ماه به خودش برسد. مثل طبیبى که با فردى بیمار مواجه است و آن بیمار به امراض متعدّدى مبتلاست -مرض قند دارد، فشار خون دارد، چربى خون دارد، استخوان درد دارد، رماتیسم دارد، زخم معده دارد و خلاصه انواع و اقسام مرض در او هست- طبیب حاذق که امراض او را مى‌شناسد و راه علاجش را بلد است، با این بیمار چه کار مى‌کند؟ اوّل سعى مى‌کند بیماری‌هاى او را روى کاغذ بیاورد و ببیند به چه امراضى مبتلاست. اگر طبیب، بعضى از بیماری‌هاى او را نشناسد و براى علاج بیمارى دوایى بدهد که با بیمارى دیگر ناسازگار باشد، ممکن است به جاى این‌که او را علاج کند، بیچاره را به بیماری‌هاى دیگرى هم متبلا سازد! ... پس اوّل باید با دقّت نگاه کند؛ دلسوزانه بیماری‌ها را پیدا کند و آن‌ها را بنویسد؛ بعد ببیند کدام مهم‌تر است، کدام فوتى‌تر است و کدام اصولى‌تر است. فرض بفرمایید اگر کسى معده ناراحتى دارد، هر دوایى به او بدهند نمى‌تواند به‌خوبى آن را جذب کند. یا اگر روده خرابى دارد، هر غذاى مقوّى‌اى بدهند و از آن بهره ببرد، نمى‌تواند استفاده کند. راهش این است اوّل آن مرضى را که از بقیه بیماری‌ها تأثیر منفى‌اش بیشتر است و اگر خوب بشود تأثیر مثبت شفایش بیشتر است، پیدا کنند.

شما طبیب خودتان بشوید، برادر عزیز! هیچ‌کس مثل خود انسان نمى‌تواند بیماری‌هاى خودش را بشناسد. برخى بیماری‌ها در انسان هست که اگر مثلاً شما به من بگویید «تو دچار این بیمارى هستى»، عصبانى مى‌شوم و بدم مى‌آید. بگویند: «آقا، شما مرد حسودى هستید.» مگر کسى تحمّل مى‌کند که به او بگویند «حسود»؟ مى‌گوید: «حسود خودت هستى! چرا اهانت مى‌کنى؟ چرا بى‌خود مى‌گویى؟» از دیگرى حاضر نیستیم قبول کنیم. اما به خودمان که مراجعه مى‌کنیم، مى‌بینیم بله؛ ما متأسفانه از این بیماری‌ها داریم. سرِ هرکس را انسان کلاه بگذارد؛ از هرکس که پنهان کند، با خودش که دیگر نمى‌تواند! پس بهترین کسى که مى‌تواند بیمارى ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم. بیاورید روى کاغذ! بنویسید: «حسد» بنویسید: «بخل» بنویسد: «بدخواهى براى دیگران. وقتى کسى به خیرى مى‌رسد، ما ناراحت مى‌شویم!» بنویسید: «تنبلى در کار» بنویسد: «روح بدبینى به نیکان و صالحان» بنویسید: «بى‌اعتنایى به وظایف» بنویسید: «علاقه به خود. شدیداً به خودمان علاقه داریم!»

اگر بیماری‌هاى ما این‌هاست، این‌ها را روى کاغذ بیاوریم. ماه رمضان فرصتى است که یکى‌یکى این بیماری‌ها را تا آن‌جایى که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماری‌ها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوى و واقعى. هلاک جسمى که چیزى نیست! اگر بیمارى مهلکى در ما باشد یا احتمالش را بدهند، چقدر دستپاچه مى‌شویم؟ شب خوابمان نمى‌برد. بهترین دکترها را پیدا مى‌کنیم، مى‌گوییم: «نکند این غدّه‌اى که در بدن من است، در دست من است، زیر پوست من است، سرطان باشد!» از تصوّرش کلّى وحشت مى‌کنیم. آخرش چه؟ آخرش مردن است. حالا نشد، یک سال دیگر است، دو سال دیگر است، ده سال دیگر است. به قول نظامى گنجوى:

«اگر صد سال مانى وَر یکى روز/ بباید رفت از این کاخ دل‌افروز.»

ماندنى که نیستیم. چند صباحى، کمى این‌ور، کمى آن‌ور، تمام خواهد شد. هلاکت جسمانى این است و این‌قدر از آن مى‌ترسیم. هلاکت معنوى، یعنى براى ابد دچار خذلان و عذاب الهى شدن. یعنى در زندگى جاودان ابدى، از همه نعمت‌ها و لذّت‌ها و چشم‌روشنی‌هایى که خداوند براى من و شما معین و مقرّر کرده محروم ماندن. انسان به قیامت نگاه کند و ببیند خداى متعال به بعضى از بندگانش -همین افرادى که با آن‌ها معاشریم و آن‌ها را در کوچه و محلّه مى‌بینیم؛ به همکار ادارى، به دوست دوران تحصیل، یا به یک رفیق بگو بشنو- براى برخى کارها و مجاهداتى که در این دنیا داشته‌اند، مقامات عالى مى‌دهد؛ آن‌ها را به بهشت مى‌برد؛ از عذاب دورشان مى‌دارد و از عقبات قیامت، نجاتشان مى‌دهد؛ و ما به‌خاطر تنبلى، به‌خاطر نرسیدن به خود و به‌خاطر یک لحظه غفلت، از همه آن‌ها محروم مانده‌ایم! آن وقت است که حسرت گریبان انسان را مى‌گیرد: «و انذرهم یوم‌الحسرة إذ قضى الأمر». کار هم دیگر از کار گذشته است و حسرت هم فایده‌اى ندارد. این، هلاکت معنوى است.

برادران و خواهران! اگر به خودمان نرسیم، بدبختى است؛ روسیاهى است؛ محرومیت است؛ از چشم خدا افتادن است؛ از مقامات معنوى دور ماندن و از نعیم ابدى الهى، تهیدست ماندن است. پس باید به خودمان برسیم. ماه رمضان فرصت خوبى است. کتاب‌هاى اخلاق هم خوشبختانه در اختیار هست. لکن آن چیزى که آدم از مجموع مى‌فهمد و آنچه مهمّ است، این است که انسان بتواند هوا و هوسِ خود را کنترل و مهار کند. این، اساس قضیه است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  قدم اول: اخلاص
یکى از ویژگی‌ها که بسیار مهمّ است تا براى خودسازى به آن توجّه کنیم و شاید جنبه تقدّمى هم داشته باشد، «اخلاص» است. اخلاص عبارت است از کار را خالص انجام دادن و این‌که کارى را مغشوش انجام ندهیم. گاهى هست که کسى عبادت نمى‌کند و گاهى عبادت مى‌کند اما مغشوش و ناخالص. این هم مثل آن است. خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که براى خدا باشد. در بین مردم، متأسّفانه خیلى رایج است که کارهاى خوب خودشان را بر زبان بیاورند و بگویند. کانّه توجّه ندارند که نباید کار نیک را به زبان آورد و گفت که ما مى‌خواهیم این کار را بکنیم یا ما این کارها را مى‌کنیم. البته برخى جاها استثناست. در جاهایى، بعضى از کارها باید در علن انجام گیرد. در روایات در باب صدقه، آمده است که «صدقه سِرّ» این ثواب را دارد و «صدقه عَلانیه» این ثواب را. یا مثلاً عبادات گروهى، جلوى چشم مردم انجام مى‌گیرد و باید انجام گیرد؛ و این از شعائر الهى است. اما بسیارى از عبادات یا اغلب عبادات، آن روابطى که بین خود انسان و خداست -ذکر، توجّه، دعا، نافله، شب‌زنده‌دارى، سحرخیزى، احسان و کارهاى نیک- باید بین خود انسان و خدا بماند. مبادا انسان به‌خاطر این‌که دیگران ببینند، کارى را انجام دهد! کارى که انسان به‌خاطر توجّه دیگران به خودش انجام دهد، از نکردن آن کار بدتر است؛ زیرا نکردن کار، یعنى انسان کارى را انجام نمى‌دهد. کارى که انسان براى جلب توجّه دیگران نسبت به خودش انجام داده، کَاَنّه انجام نداده است. البته بدتر بودنش هم از این جهت است که عمل شرک‌آلودى انجام داده و این عمل شرک‌آلود، فعل حرام است و دور کننده است. بنابراین همه‌مان در هرجا و در هر موقعیتى که هستیم، باید خیلى تلاش کنیم که کار را خالص انجام دهیم.

اگر کار براى خدا انجام گیرد و نیت براى خدا خالص باشد، اشکالاتى که معمولاً در کارها مشاهده مى‌شود، پیش نخواهد آمد. ما وقتى مصالح واقعى را فداى حرف این و آن مى‌کنیم که بخواهیم کار را براى این و آن انجام دهیم. انسان وقتى کار را براى خدا مى‌خواهد انجام دهد، فقط نگاه مى‌کند ببیند تکلیفش چیست؟ نگاه نمى‌کند که یکى خوشش مى‌آید، یکى بدش مى‌آید؛ پیش چه کسى آبرو پیدا مى‌کند و پیش دیگرى از آبرو مى‌افتد. امروز در جمهورى اسلامى، در همه شؤون، کار براى خدا سارى و جارى است. هرکس در این کشور و این نظام، هر کارى که انجام مى‌دهد، مى‌تواند آن را براى خدا انجام دهد و از آن اجر و ثواب و بهره معنوى را ببرد و پیش خدا خودش را روسفید کند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  حقیقت اخلاص
از پیغمبر اکرم صلوات‌اللَّه‌وسلامه‌علیه نقل شده است که فرمود: «إن لکلّ حق حقیقتاً» هر چیزى داراى حقیقتى است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «و ما بلغ عبد حقیقة الاخلاص.» بنده به حقیقتِ اخلاص و به آن معناى حقیقى اخلاص نمى‌رسد، «حتّى لایحبّ أن یحمد على شى‌ء من عمل للَّه.» (این خیلى سخت است؛ این، مرتبه‌اش از آن مراتبِ بسیار بالاست) مگر این‌که دوست نداشته باشد که مردم او را براى هیچ یک از کارهایى که براى خدا انجام مى‌دهد، ستایش کنند. مثلاً فردى است که کار را براى دیگران انجام نمى‌دهد: براى خاطر خدا نماز مى‌خواند، ختم قرآن مى‌گیرد، کار خیرى انجام مى‌دهد، احسان و کمک و صدقه‌اى مى‌دهد و مجاهدتى براى خدا مى‌کند. اما دوست مى‌دارد که مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبى است.» کارش را براى مردم نکرده است. کار را براى خدا انجام داده و تمام شده؛ اما از مدح مردم و از این‌که مردم از او تعریف کنند، خوشش مى‌آید. مى‌فرماید این، آن مرتبه عالى اخلاص نیست. مرتبه عالى اخلاص این است که این را هم دوست نداشته باشد. اصلاً کارى به کار مردم نداشته باشد! مى‌خواهند بدانند، مى‌خواهد ندانند. مى‌خواهد خوششان بیاید، مى‌خواهد خوششان نیاید. نگاه کند ببیند خدا از او چه خواسته است و دقیقاً آن را انجام دهد.

من، این صفت و این روحیه را در امام رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه، در بسیارى از موارد مشاهده کردم. در موارد متعدّدى، بنده این خصوصیت را در ایشان دیده بودم. کارى نداشت که کسى خوشش مى‌آید یا خوشش نمى‌آید. تکلیفش را انجام مى‌داد. وقتى‌که بار سنگین است؛ وقتى‌که کار بزرگ است؛ وقتى‌که کار خطرناک است، اخلاص بیشتر به‌کار مى‌آید. مثل امروز که وضع جمهورى اسلامى این چنین است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif  سه امتیاز مخلَصین
اگر ما اخلاص ورزیدیم، بنده مخلص مى‌شویم؛ اخلاص‌ورزنده براى خدا در عمل و نیت. اما فراتر از بنده مخلص، بندگانِ مخلَص‌اند. مرحوم سید بحرالعلوم رضوان‌اللَّه‌تعالى‌علیه در رساله‌اى که در سیر و سلوک به ایشان منسوب است، بین مُخلِص و مُخلَص فرق مى‌گذارد. مى‌گوید مُخلِص کسى است که عملى را فقط براى خدا انجام مى‌دهد و کارى به کار دیگران ندارد. اما مُخلَص آن است که همه وجود خود را خالصاً و مخلصاً براى خدا قرار مى‌دهد. همه هستى او فقط براى خداست. این، مرتبه بسیار والایى است که واقعاً دور از دسترس است. اما به‌نظر بنده، در این دوران، به‌خصوص جوانان و کسانى که در میدان‌هاى عمل و مبارزه و جهاد واردند، مى‌توانند به این مرتبه هم برسند. البته براى امثال ما مشکل و خیلى دشوار است. ما خیلى دوریم! امّا جوانان و به‌خصوص جوانان مؤمن و پاک و خالص، با آن دل‌هاى روشن و پاکى که دارند، مى‌توانند به این‌جا برسند. البته رساله مذکور، منسوب به مرحوم بحرالعلوم است و قطعى نیست که مال ایشان باشد. بعد مى‌فرماید: خداى متعال به این مُخلَصین سه وعده داده است؛ سه امتیاز بزرگ. یکى این است که فرموده است: «فانهم لمحضرون إلّا عباداللَّه المخلصین» یعنى در قیامت، همه مردم در محشر حاضر مى‌شوند و مورد محاسبه الهى قرار مى‌گیرند، مگر بندگان مخلَص که آن‌ها معافند. آن‌ها چون ذرّه ذرّه اعمال و انفاس و حرکاتشان براى خدا بوده است، لذا از این‌که در این عرصه از عرصه حشر آفاقى وارد شوند و مورد سؤال قرار گیرند، معافند.

امتیاز دوم این است که مى‌فرماید: «و ما تجزون إلا ما کنتم تعملون إلا عباداللَّه المخلصین». همه مردم، پاداش متناسب با عمل کارى را که انجام داده‌اند مى‌گیرند، مگر بندگان مخلَصِ خدا. این‌ها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه که باشد، پاداش آن‌ها بى‌نهایت است؛ زیرا این وجود متعلّق به خدا، براى خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهى است. او، همه وجودش براى خدا خالص شده است. روایتى را دیدم -البته سند این روایات را فرصت نمى‌کنم نگاه کنم و نمى‌دانم سندش چگونه است- که مضمونش این بود که خداى متعال مى‌گوید: «اگر به بنده مُخلِص یا مُخلَص، همه دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است.» بنابراین، جزاى او متناسب با عملى که انجام مى‌دهد، نیست. یک نماز او برابر هزاران نمازى است که بندگان خوب خدا بخوانند.

امتیاز سوم که از همه این‌ها بالاتر است، این است که «سبحان اللَّه عما یصفون إلا عباداللَّه المخلصین» یعنى خداى متعال از آنچه که بندگان او توصیف کنند، منزّه است؛ مگر از آنچه که بندگان مُخلَص توصیف کنند. یعنى آن‌ها مى‌توانند حقِ‌ّ توصیف الهى را ادا کنند. بندگان دیگر، کمتر و کوچکتر از این هستند؛ و هرچه در باب پروردگار عالم بگویند «ما عرفناک حقّ معرفتک.» اوصاف خدا از زبان انسان‌ها، ناقص و نارساست؛ مگر از ناحیه بندگان مخلَص. آن‌ها مى‌توانند خداى متعال را کَما هُوَ حَقُّه توصیف کنند. و لذاست که انسان اگر خود را به دعاهایى که از ائمّه علیهم‌السّلام، مأثور است، اُنس بدهد و مرتبط کند، امید این هست که توانسته باشد با خداى متعال، درست مناجات کند و چنان که شایسته الهى است، با او حرف بزند.
سخنرانی در روز اوّل ماه مبارک رمضان‌؛ 04/12/71

 


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 7:1 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیمى بوزید
که سراپاى پر از عطر و صفا کرد مرا

نازم آن دوست که با لطف سلیمانى خویش
پله از سلسله دیو دعا کرد مرا

فیض روح‌القدسم کرد رها از ظلمات
همرهى تا به لب آب بقا کرد مرا

من نبودم بجز از جاهل گم کرده رهى
لایق مکتب فخر النجبا کرد مرا

در شگفتم ز کرامات و خطاپوشى او
من خطا کردم و او مهر و وفا کرد مرا

دست از دامن این پیک مبارک نکشم
که به مهمانى آن دوست ندا کرد مرا

زین دعاهاست که با این همه بى‌برگى و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا کرد مرا

هر سر مویم اگر شکر کند تا به ابد
کم بود زین همه فیضى که عطا کرد مرا


التماس دعا
 


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 1:14 صبح ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

دنیا مانند پژواک اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: "سهم منو بده..." دنیا مانند
پژواکی که از کوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: "سهم منو بده..." و تو در کشمکش با دنیا
دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا بگویی: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."
دنیا هم بتو خواهد گفت: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


هر کس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به کسی بزند، بیشترین زیان را خود از آن خود
خواهد دید، چرا که هرکس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به هر کاری که دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید،
زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

درستکارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند،
حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

تنها راه تغییر عادتها، تکرار رفتارهای تازه است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

اگر شخصیت خود را با فعالیت‌های شغلی خویش می‌سنجید،
پس وقتی کار نمی‌کنید فاقد شخصیت هستید.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را
در وجود خود شناسایی و ریشه کن کنید.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

از مهم ترین کارهایی که به عنوان یک آدم بزرگ می توانید انجام دهید
اینست که گه گاه به شادمانی دوران کودکی برگردید.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

اگر مختارید که بین حق به جانب بودن و مهربانی یکی را انتخاب کنید، مهربانی را انتخاب کنید.

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

انتخاب با توست، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان یا بگوئی :
خدا به خیر کنه، صبح شده ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید.
عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

عشقم نثار کسی است که با دستپاچگی در جاده‌ها از من سبقت می‌گیرد. به کسی که در گوشه? خیابان به حالت احتیاج افتاده ‌است، کمی پول بیشتری می‌دهم. بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت می‌روم و سعی می‌کنم به آن محیط عشق ببرم. در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت معنویم بخشیدن عشق است و نه اینکه یک مسیحی، کلیمی، بودایی یا مسلمان باشم بلکه سعی می‌کنم شبیه به مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد باشم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت غافلند که
با صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که
بخشیده می شویم و در مردن است که حیات ابدی می یابیم.


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 12:59 صبح ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

http://myup.ir/images/94073527104423128716.jpg

http://myup.ir/images/11271236194268514283.jpg

http://myup.ir/images/55708951472678190042.jpg

http://myup.ir/images/18926367463475151525.jpg

http://myup.ir/images/58890891333477525098.jpg

 


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 12:44 صبح ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

به گفته سازنده این تفنگ ها، همه آنها واقعی بوده و قابلیت شلیک تیر دارند.


[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 12:31 صبح ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

[ چهارشنبه 90/5/12 ] [ 12:23 صبح ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 182
بازدید دیروز: 346
کل بازدیدها: 19809077

طلایه دار